اچآیوی به کمک نظام تبعیضآمیزی همهگیر شده که از قرنها پیش از اینکه این ویروس به معضلی برای جوامع انسانی تبدیل شود، وجود داشته و پایههایش مستحکم شده است. تلاش برای پایان دادن به این اپیدمی بدون در نظر گرفتن چهرهی زنانهاش و بدون مبارزه برای برابری جنسیتی بینتیجه است. این یادداشت به مناسبت هشت مارس، روز جهانی زن به بررسی تاثیر مسالهی جنسیت بر گسترش اچآیوی میپردازد.
در تمام نقاط دنیا جنسیت در آسیبپذیری برابر اچآیوی و تبعات آن نقش دارد. جنسیت به رفتارهای زنانه و مردانهای اشاره میکند که جامعه تعریف کرده و به افراد آموزش میدهد. جنسیت فرصتهایی را که در زندگی پیش روی یک فرد قرار دارد، نقشهایی که ایفا میکند و نوع روابطش را شکل میدهد. جنسیت با جنس که مجموعهای از ویژگیهای بیولوژیک ثابت را در مونث و مذکر مشخص میکند تفاوت دارد. جنسیت همچنین متفاوت است از سکسوالیته که «تعبیر اجتماعی یک محرکهی بیولوژیک است» و این که فرد چرا و چگونه و با چهکسی رابطهی جنسی را دارد تعریف میکند. گرچه کاملاً با هم در ارتباط اند.
جنسیت بر تصور ما از زنانگی و مردانگی، سکسوالیته، نقشها، موقعیتها، هنجارها و ارزشها، مسئولیتها و انتظارات، تقسیم کار، قدرت، توزیع منابع و دستمزدها اثر میگذارد. از آنجایی که جنسیت یک برساخت اجتماعی است، تفاوتهای میان زن و مرد در جوامع مختلف مشابه هم نیستند، اما تقریباً همیشه وجود دارند و درنتیجه تاثیرات قابل توجهی بر آسیبپذیری در برابر اچآیوی و ایدز میگذارند. نقشهای جنسیتی نابرابریهایی را میان زن و مرد ایجاد و تقویت میکنند که مخصوصاً زنان را برابر اچآیوی و عواقباش آسیبپذیرتر میکند، با وجود این لازم است بدانیم که نقشهای جنسیتی بر آسیبپذیری مردان برابر این ویروس نیز تاثیرگذار است.
زنان و اچآیوی
زنان بهخاطر نقشهای اجتماعیشان با چالشهای خاصی روبهرو هستند که بر تواناییشان در محافظت از خود در برابر اچایوی و تبعاتاش اثر میگذارد. فشار نامتناسب اپیدمی بر زنان، بهخصوص در جنوب صحرای افریقا که «زنانه شدن ایدز» در آن بیش از همهجا مشهود است گواهی بر این ادعاست. در این منطقه به ازای هر مرد جوان اچآیوی مثبت (بین پانزده تا بیستوچهار سال) سه زن جوان اچآیوی مثبت وجود دارد.
هنجارهای اجتماعی دربارهی سکسوالیتهی مونث باعث شده زنان سراسر دنیا برای مراقبت از خود در برابر اچآیوی با سدهای بیشماری مواجه شوند. زنان اغلب از کودکی به سمت بیاطلاعی دربارهی امور جنسی سوق داده میشوند و بابت انفعال جنسی تشویق میشوند. هنجارهای سنتی دربارهی حفظ هایمِن (پردهی بکارت) تا پیش از ازدواج، مانعی بر سر راه آشنایی زنان با بهداشت جنسی، و آگاهی دربارهی اچایوی (و سایر عفونتهای آمیزشی) است. زنان اغلب بهخاطر ترسی که از سر نااگاهی دربارهی فعالیت جنسی دارند، کمتر به سراغ اطلاعات و خدمات مربوط به بهداشت جنسی میروند. بهعلاوه زنان جوان زیادی برای حفظ هایمن به رفتارهای جنسی دیگر، همچون سکس مقعدی روی میآورند که احتمال ابتلا به اچآیوی در آن بیشتر است. انتظار انفعال جنسی، درکنار ارجحیتی که به لذت جنسی مردان داده میشود، موقعیت زنان را در تصمیمگیریهای مرتبط با رابطه جنسی مثلاً در مورد رابطهی جنسی محافظت شده، متزلزل کرده است.
عدم توازن قدرت میان زنان و مردان به معنی وابستگی اقتصادی زنان به مردان است. در اغلب جوامع کنترل و دسترسی به منابع تولید ثروت بیشتر در اختیار مردان است. بسیاری از زنان بهخاطر عواقب اقتصادی ترک رابطه، برای ماندن در روابط پرآسیب یا آزارگرانه با مردان تحت فشار قرار دارند. محدودیت فرصتهای درآمدزایی چالش مشترک زنان سرتاسر جهان است. زنان ممکن است مجبور شوند جهت فراهم کردن نیازهای اولیه، حمایت خانواده، هزینهی تحصیل یا حتا بالا بردن موقعیت اجتماعی، درخواستهای جنسی را درازای پول یا کالا مبادله کنند. در این صورت رابطهی جنسی به نوعی استراتژی بقا است و این «معاملهی جنسی» در اغلب مواقع با مردان مسنتر صورت میگیرد که احتمال ابتلایشان به اچآیوی و سایر عفونتهای مقاربتی بیشتر است.
زنان بسیاری که مشاغل مرتبط با سکس تجاری را انتخاب میکنند در معرض ابتلا به اچآیوی هستند. چانه زدن بر سر استفاده از کاندوم با مشتریای که امتناع میکند بسیار دشوار است. در چنین مواقعی، کارگر جنسی ممکن است به رابطه جنسی محافظت نشده تن بدهد با علم به اینکه اگر سر باز زند، مشتری به راحتی سراغ کارگر جنسی دیگری خواهد رفت که به رابطه جنسی بدون کاندوم رضایت میدهد (مگر اینکه خلاف قوانین باشد، مانند دستور کار کاندوم اجباری در تایلند). در جایی که مشاغل جنسی غیرقانونی هستند، کارگران جنسی بیشتر در معرض آسیب قرار دارند چون از برنامهها و خدمات حمایتی، دربرابر خشونت (و همچنین آموزش، درمان و مراقبت) محروماند. در جایی که خطر بازداشت پلیس وجود داشته باشد، کارگران جنسی تمایلی به همراه داشتن کاندوم، و فرصتی برای چانه زدن بر سر رابطه جنسی محافظت شده ندارند.
علاوه بر همهی اینها خشونت مبتنی بر جنسیت مهمترین عاملی است که بهخاطر نابرابری قدرت میان جنسها، به آسیبپذیری زنان برابر اچآیوی و ایدز دامن میزند. خشونت علیه زنان شامل تجاوز و سکس اجباری، خشونت فیزیکی، خشونت عاطفی، تحقیر و ارعاب، و ایجاد محدودیتهای اقتصادی است. این نوع خشونت به طور مستقیم (در مواردی مانند تجاوز یا سکس اجباری) و غیرمستقیم با محدود کردن دسترسی به اطلاعات و خدمات، آسیبپذیری زنان را در برابر اچآیوی افزایش میدهد.
مردان و اچآیوی
انتظارات اجتماعی از مردان و پسربچهها بر آسیبپذیری آنها در برابر اچآیوی و ایدز تاثیرگذار است. هنجارهای اجتماعی دربارهی مردانگی اغلب این تصور را ایجاد میکنند که مردها دربارهی مسایل جنسی بسیار مطلع و باتجربهاند. این امر باعث میشود مردان از پیگیری اطلاعات درست جنسی امتناع کنند یا ضعف آگاهیشان را دربارهی راههای کاهش احتمال ابتلا به اچآیوی نپذیرند. چنین هنجارهایی همچنین مردها را به داشتن شرکای جنسی متعدد تشویق میکند که این با برخی از راهکارهای پیشگیری از اچآیوی همچون به تاخیر انداختن فعالیتهای جنسی در پسران نوجوان در تضاد است.
الگوی پذیرفته شدهی مرد قلدر، خشن و دونژوان، به تبعیض علیه مردانی که در این کلیشهها نمیگنجند دامن میزند و آنها را در دنیایی از ترس و انگ رها میکند. به علاوه این مساله مردانی را که با مردان رابطهی جنسی داشتهاند و دارند وادار میکند رفتارجنسیشان را پنهان کنند و دسترسیشان را به خدمات و اطلاعاتی محدود میکند که به آنها کمک میکند تا از خود و شریک جنسیشان (چه زن باشد و چه مرد) مراقبت کنند.
راهکاری مبتنی بر برابری جنسیتی
برای اینکه بتوانیم واکنشی موثر نسبت به این اپیدمی داشته باشیم لازم است ابتدا درک کنیم جنسیت چگونه بر اپیدمی اچآیوی تاثیر میگذارد. در پایان به برخی مشخصههای برنامههای مبتنی بر برابری جنسیتی، در واکنش به اچآیوی و ایدز اشاره میکنم:
تبدیل درخواست برابری جنسیتی به یک مسئلهی عمومی – یعنی از دولتها بخواهیم سیاستهایشان را ارزیابی کنند تا ببینند چطور این سیاستها بر زندگی زنان و مردان و سایر جنسیتها تاثیرات متفاوتی میگذارد. خشونت مردان علیه زنان را از پستو و زیر فرش خارج کنیم و از سیستم قضایی بخواهیم به جرایم مبتنی بر جنسیت عادلانه رسیدگی کند.
آموزش مهارتهای رابطهی جنسی آگاهانه و برابر – تصمیمگیری منطقی نقش کوچکی در رفتارهای جنسی دارد؛ عوامل دیگری مانند هنجارها و تابوهای اجتماعی، و یا نیاز به حمایت عاطفی، بر انتخابهای جنسی مردم تاثیر بیشتری میگذارند. برنامههای آموزشی باید راهی برای تشویق افراد به بحث و گفتوگوی بیپرده دربارهی انتخابهای جنسی پیدا کنند. موضوعاتی مانند رفتارهای جنسیِ جایگزین سکس دخولی، مذاکره بر سر رابطهی جنسی محافظت شده، جنبههای مختلف استفاده از کاندوم (از خریدن و تشخص کیفیت گرفته تا شیوهی استفادهی صحیح از آن) باید در برنامههای آموزشی گنجانده شوند.
مبارزه با انگهای مرتبط با اچآیوی و ایدز – در تمامی جوامع تجربهی زندگی با اچآیوی و ایدز با تبعیض همراه است. ترس از طرد و منزوی شدن، از دست دادن شغل و یا خانواده و دوستان، باعث میشود افراد جامعه از آزمایش دادن و مشخص شدن وضعیتشان امتناع کنند. درضمن تا وقتی که اچآیوی به عنوان نشانهی بیبندوباری شناخته میشود، انگهایی که به زنان زده میشود سنگینتر و عواقب آن ظالمانهتر است. یک برنامهی جامع و موثر باید این انگها را ببیند و روشهای خلاقانهای برای مبارزه با آنها بهکار گیرد.
زبان پاکیزه، ذهنیت حقطلبانه – با نگرشی که گروههای مشخصی از جامعه (مثلا کارگران جنسی) را عامل «ایدز» میداند مقابله کنید، نه افرادی که بیشتر از دیگران در معرض ابتلا به اچآیوی قرار دارند. همچنین مراقب باشید کسانی را که با اچآیوی زندگی میکنند به چشم صرفاً قربانی نبینید بلکه به آنان به چشم رهبران مبارزهای نگاه کنید که سالهاست برای حفظ شأن و حقوق افراد اچآیوی مثبت در جریان است.